دیکشنری
داستان آبیدیک
انباشت برف
english
1
general
::
snow accumulation
فرهنگستان
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
انبارشدنی
انبارگاه
انبارگاه مرکزی
انبارگردانی
انبارموقتی
انبارنده
انباره
انباره چربی
انباره چنبرهای
انباره گردشی
انبارکردن
انباری
انباز
انباشت
انباشت اخبار بد
انباشت برف
انباشت چربی
انباشت چربی زنانه
انباشت چربی مردانه
انباشت هزینه
انباشتگی
انباشتن
انباشته
انباشته جمع شونده
انباشته کردن
انبان
انبر
انبر جراحی
انبر دست
انبر دستی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید